شبکه افق - 23 مرداد 1399

از مسجد "جهادی" تا مسجد "محافظه کار" (از "مسجد النبی" ص تا "مسجد ضرار")

بمناسبت روز جهانی مسجد _ نشست (حی علی المسجد)_ مشهد_ ۱۳۹۶

بسم‌الله الرحمن الرحیم

سلام عرض می‌کنم خدمت برادران عزیز. تبریک می‌گوییم اعیاد عید غدیر و عید قربان را. دوستان سه – چهارتا عنوان را مطرح کرده بودند که مناسبت‌هایی است که شما برادران عزیز برای این دوره از گردهمایی‌هایتان در نظر گرفتند و کانون همه این بحث‌ها مسجد است. من به ذهنم آمد راجع به نقش مسجد، در تحولات تاریخی ایران کشورمان، و هم در تغییر وضعیت منطقه و جهان سخن بگوییم. مسجد، در اسلام برخلاف معبد و معابد در سایر ادیان فقط یک ساختمان مقدس برای نیایش نیست و چون دین و توحید را از ابعاد مختلف دیگر زندگی تفکیک نمی‌کند مرکز همه چیز است. مسجد، کانون تمدن‌سازی است وقتی پیامبر اکرم(ص) مسجد را ساختند انگار مرکز تعلیم و تربیت هم ساخته شد، مرکز مشاوره در زندگی خانوادگی و اجتماعی، مرکز دفاعی و امنیتی و نظامی برای عزت و امنیت و آرامش جامعه دینی، مرکز گفتگو در حوزه روابط بین ادیان و مذاهب، بحث کانون سیاست خارجی و روابط بین‌الملل همان‌جا بنا شد. مدرسه و دانشگاه، مسجد همه این‌ها بود مسجد هم دانشگاه بود هم پادگان بود هم خانه مردم بود پناهگاه فقرا بود، دادگاه برای دفاع از مظلومین بود. یعنی پیامبر(ص) همه این فعالیت‌های اجتماعی مادی و معنوی را در مسجد سامان دادند. در حالی که کلیسا در مسیحیت، کنیسه در یهود، بتخانه در هندوئیزم و بودیزم و سایر ادیان و مذاهب ابراهیمی تحریف شده یا غیر ابراهیمی که همه‌شان به نحوی و به نوعی معبد عبادت دارند معبدشان یک بُعدی و یک کاره است. فقط در اسلام است که مسجد مرکز زندگی است. این که می‌گویند در مسجد حرف دنیا نزنید معنی اش این نیست که بحث سیاسی، اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی نکنید، معنی‌اش این نیست که مشکلات زندگی دنیوی آنجا مطرح نشود، بحث دنیا نکنید یعنی مسجد را به دکان و مغازه و چک و چانه زدن برای منافع بیشتر شخصی و محل کاسبی قرار ندهید و الا اگر کسی بگوید مسجد جای آخرت است نه دنیا، بعد بگوید منظورم فقط نیایش و نماز است و ربطی به تعلیم و تربیت و سیاست و معیشت و امنیت و فرهنگ و اخلاق ندارد این می‌شود همان تفکیک دین از دنیا. مسجد سکولار هم داریم، مسجدی که از همه ابعاد آن تخلیه شده و فقط یک ساختمانی برای عبادت می‌شود و یک عبادتی بی‌ربط با سیاست و تجارت و بی‌ربط با کل ابعاد زندگی می‌شود. مسجد، در فرهنگ اسلامی در حاشیه تمدن نیست بلکه مرکز تمدن است. یک ساختمان و یک نهاد اجتماعی در کنار بقیه نهادها نیست خط دهنده به سایر نهادهاست یعنی انگار این مسجد جایی است که آن‌هایی که در بازار هستند آن‌هایی که در خانه هستند آن‌هایی که در سیاست‌اند، آن‌هایی که در دانشگاه هستند، آن‌هایی که در کارخانه‌اند، آن‌هایی که در مزرعه یا خیابان هستند و... هرکس هرجایی مشغول کار است دست‌کم روزی چندبار یا یک بار خودش را به مسجد برساند. در اتحاد با امت, خودش را بین مؤمنین گم کند و با آن‌ها یکی شود و در دسته جمعی در آستان خدا و محضر خداوند سر به خاک بگذارند و دوباره پیمان بندگی را تجدید و نو کنند و بعد وقتی دوباره هرکسی سر کار خودش می‌رود سراغ معیشت و تجارت و معرفت و علم و کار و کارخانه می‌رود حواسش باشد که چند ساعت پیش در کنار بقیه مؤمنین با خداوند یک پیمانی بسته، دوباره یکی دو ساعت دیگر باید برگردد و دوباره با خداوند تجدید پیمان کند. مسجد، مثل پمپ بنزین معنوی و عقلی است، معرفتی و معنوی است هر چند ساعت بنزین را بزن و با روحیه بالا معنویت قوی، و با تجدید آگاهی‌ها، تجدید میثاق‌ها، اگر سؤال پاسخ ندیده و پاسخ نداده‌ای است به پاسخ آن برس، بقیه مؤمنین را ببین به آن‌ها روحیه بده، از آن‌ها روحیه بگیر، تواصی بحق، توصیه به حق بکن و توصیه به حق بشنو و تواصی به صبر بکن و توصیه بحق بگو و بشنو، یعنی به همدیگر روح حق‌طلبی و روح مقاومت را منتقل کنید. همین که می‌فرماید «إن الذین آمنوا و عملوا الصالحات» می‌فرماید «والعصر» سوگند به زمان که دارد می‌گذرد، «إن الانسان لفی خسر» انسان بطور کلی دارد ضرر می‌دهد همه بشریت هر نفسی که می‌کشند دارند یک چیزی را از دست می‌دهند بدون این که چیزی را به دست بیاورند، «إلا الذین آمنوا» استثناء کسانی هستند که ایمان آوردند و باور کردن خدا و آخرت و ارزش‌ها را، بعد این که قبول کردیم کافی نیست «و عمِلوا» و اهل عمل باشد، نه هر عملی «عمِلوا الصالحات» اهل عمل باشند آن هم عمل درست مطابق با ایمان. دیگر چی؟ این که خودت شخصی ایمان و عمل صالح داشته باشی این خوب است ولی کافی نیست وسط‌های آن می‌بُری! خودت ممکن است شخصاً آدم صالحی بشوی ولی جامعه را رها کردی، لذا می‌فرماید «و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» فقط انسان‌هایی در زندگی ضرر نمی‌کنند که ایمان آوردند و درست عمل می‌کنند و درست زندگی می‌کنند و سبک زندگی‌شان درست است و فکر خودشان هم نیستند «تواصوا بالحق» دیگران را در جامعه، افکار عمومی را مدام به حق توصیه می‌کنند، حق در اقتصاد، حق در آگاهی، حق در ایمان، حق در سیاست، یعنی مبارزه اجتماعی می‌کنند. بعد این هم لازم است ولی کافی نیست چون وسط‌هایش ممکن است خسته شوید، دشمن پیدا می‌کنید، احساس تنهایی می‌:نید، «تواصوا» یعنی جمعاً، یعنی همه همدیگر را به حق توصیه کنیم. ما او را و او ما را. بعد «تواصوا بالصبر» باز همه به همدیگر سفارش به صبر و مقاومت کنیم که نترسیم مأیوس نشویم، ما به او بگوییم و او به ما، که نترسیم ما تنها نیستیم ما شکست نمی‌خوریم شکست مقطعی است، پیروزی برای ماست، ما با حقیم، پیروزی با حق است، پس پیروزی با ماست. حق و صبر؛ جامعه را به سمت حق و صبر ببریم و به جامعه روح مقاومت بدهیم که خسته نشوید و تسلیم نشوید. همه یکدیگر را، یعنی یک مبارزه وسیع اجتماعی و آن هم در سطح جهان.

نقش مسجد فوق‌العاده مهم است اگر درست شناخته شود. تمام مبارزات رهایی‌بخش در جهان اسلام، مقاومت ضد استکبار، ضد استبداد، ضد اشغالگر، حتی ضد ظالمان محلی، تقریباً همه این‌ها در جهان اسلام از مسجدها شروع شدند تا همین الآن. انقلاب‌ها، جنبش‌های ایران از مسجدها شروع شدند. جنبش تنباکو، قیام مرجعیت از مسجدها شروع شد. چون این‌ها به اسم انحصار توتون و تنباکو در ایران، انگلیسی‌ها بیش از 200 هزار آدم به شهر و روستاهای ایران آوردند مستقر کردند و بعد هم نیروهای نظامی را به بهانه دفاع از امنیت خودمان مسلح‌شان کردند و بعد شروع به نشر فحشا و فساد و قمارخانه و عرق فروشی و فاحشه‌خوانی کردند و بعد استخدام دختر و پسرهای جوان ایرانی برای این کارها و آلوده کردن آن‌ها، صد هزار نیرو هم از ایرانی‌ها استخدام کردند و تقریباً یک ارتش 300 هزار نفری به اسم توتون و تنباکو در تمام شهرها در ایران راه انداختند و عملاً ادامه پیدا می‌کرد همان موقع ایران را اشغال می‌کردند نه آن کاری که بعدها کردند. اصلاً هند را همین‌طوری گرفتند. کمپانی هند شرقی به اسم تجارت و اقتصاد آمد در همه شهرها مرکز زد بعد نیروی نظامی آورد که مواظب امنیت کارگاه‌ها و انبارهایمان باشند، بعد نشر فساد، عضوگیری، کادرگیری، کادرسازی از بین هندی‌ها جمع کردن، نفوذ در حکومت و رشوه، یک مرتبه ارتش‌شان آمد هند را گرفت. داشتند در مورد ایران هم همین کار را می‌کردند. مقاومت از مسجدها شروع شد که ناصرالدین شاه مجبور شد پس بگیرد کوتاه بیاید و کمپانی‌های انگلیسی را بستند. نهضت عظیم مشروطه از مسجد شروع شد، نهضت مشروطه یک نهضت عظیم اسلامی بود نه یک نهضت روشنفکر غربی. بعداً انگلیس‌ها و بعضی از نفوذی‌های توی دربار این را بین انقلابیون مشروطه، منحرفش کردند. نتیجه آن شد یک مشروطه خواهی انگلیسی لائیک، غیر دینی، این نتیجه نظری‌اش و نتیجه عملی آن هم تبدیل قاجار به پهلوی شد. یعنی یک رژیم انگلیسی به یک رژیم تمام انگلیسی. خب آن‌جا هم مقاومت از مسجد شروع شد. مثلاً آمدند یک شخص بلژیکی کارشناس اقتصادی آمده بود که دولت قاجار او را آورده بود، مستشاران خارجی را می‌آوردند که به آن‌ها یاد بدهند چطوری حکومت کنند خب آن‌ها هم برای رضای خدا که نمی‌آمدند غیر از این که پول خوب و قراردادهای خوب به نفع خودشان و علیه ملت ما می‌بستند از همان مسیر نفوذ می‌کردند. مثلاً می‌گفتند بیایید این‌جا برای ما بانک راه بیندازید می‌گفتند چشم! ولی خب بیشتر بانکی را راه می‌انداختند که بیشتر حافظ منافع آن‌ها بود و نفوذشان و سلطه‌شان بر اقتصاد بانکی و پولی ما بود. می‌گفتند گمرک، می‌گفتند خیلی خب این هم گمرک. همه‌اش همین‌طوری بود. یکی از این‌ها شخصی است بلژیکی – که حتماً‌ شنیده‌اید – در جشن بالماسکه، جشن‌های بالماسکه را دیدید که هر کدام یک ماسکی می‌زنند و به یک شکلی درمی‌آیند، می‌آید در آن جشن با عبا و عمامه آخوندی می‌آید! این آقای اروپایی با عبا و عمامه می‌آید و یک قلیان هم جلوی او می‌گذارند و او قلیان می‌کشد عکس از او می‌گیرند و بعد هم با عبا و عمامه بلند می‌شود می‌رقصد مسخره بازی درمی‌آورد و بعد هم عکس او چاپ می‌شود و بیرون منتشر می‌شود. اولین جرقه‌های مشروطه این‌ها بود. البته ملت از قبل معترض و عصبانی بودند علما مقاومت می‌کردند اما آن جایی که بیرون ریختند، مثل انقلاب ما که جرقه آن کجا زده شد؟ یک مقاله توهین آمیز در روزنامه اطلاعات به دست شخص شاه علیه امام نوشتند که این صوفی هندی، عاشق هندی است! توهین کردند طلبه‌ها و ملت بیرون ریختند. عین همین اتفاق در صدر مشروطه افتاد. آن‌جا هم اهانت به عالِم بود ملت توی مسجد بازار تهران آمدند و تحصن کردند. نهضت مشروطه از مسجد شروع شد. درگیری شد حکومتی‌ها ریختند، چندتا از علما که آن‌جا منبر رفتند و تحصن کرده بودند را کتک زدند بازدداشت کردند و جمعیت به سمت حضرت عبدالعظیم رفت تحصن کردند، نهضت مشروطه شروع شد. البته موارد دیگری هم بود که آن اعتراضات کنار آن آمد. اولین شهید مشروطه یک طلبه بود. اصلاً انقلاب مشروطه یک انقلاب دینی – مسجدی بود. بعد آمدند آن را منحرف کردند. همین‌طور شما بیایید هر نهضتی که بوده یک سروکاری با مسجد داشته است تا 15 خرداد تا انقلاب خود ما. همین مشهد همان سال 42، هم سال 42 از مسجد بود هم سال 56 از مساجد شروع شد. اولین جلسات انقلابی از مساجد و درگیری‌ها از مساجد شروع شد. چندتا مسجد در مشهد بود که مرکز مبارزه بود و تجمع مبارزین بود. مثلاً قبل از انقلاب زمانی که رهبری این‌جا بود مسجد کرامت، مسجد امام حسن(ع) و مساجد دیگری در حین خود انقلاب باز چندتا مسجد بودند اولین تظاهرات و درگیری‌ها از مسجد بود و حول و حوش حرم و مسجد گوهرشاد؛ و اولین تظاهراتی که در مشهد شهید دادیم مدرسه طلبگی نواب کنار حرم بود که شهید هاشمی‌نژاد صحبت کرد. من یادم هست گفت من ممنوع‌المنبرم لذا ایستاده صحبت می‌کنم! و یک صحبت خیلی تندی علیه شاه و به نفع امام کرد جمعیت بیرون ریخت و اولین شعار مردم کنار حرم حضرت رضا(ع) برابری، برادری، حکومت عدل علی! این اولین شعارشان بود. پاهایشان را محکم زمین می‌کوبیدند برابری، برادری، حکومت عدل علی، و استقلال، آزادی، حکومت اسلامی. که بعدها امام گفت که شکل آن را بگویید و بگویید جمهوری اسلامی. آن را دوتا شهید دادیم و دیگر بعد از آن شروع شد. حالا اسم شهید هاشمی‌نژاد را بردم به شما بگویم در همین مشهد در سال 42 باز هم قیام از یک مسجد بود. در خیابان، یعنی حرم مطهر به سمت پایین که مشهدی‌ها به آن پایین خیابان می‌گویند مسجدی به نام مسجد فیل بود. بعد از قضیه 15 خرداد بعد از بازدداشت امام(ره) در مشهد، باز از مسجد فیل بود که در آن‌جا هم دوتا شهید و حدود 10 نفر مجروح و تعداد زیادی بازدداشتی بود. ماجرای آن را به شما بگویم وقتی قضیه 15 خرداد اتفاق افتاد یک عده زیادی از علما را گرفتند شاگردان امام را همراه خود امام گرفتند از جمله یک مدتی در تهران این آقای هاشمی‌نژاد بازدداشت بود بعد از چند ماه که آزاد شده بود برگشت بعد از قضیه 15 خرداد که امام بازدداشت می‌شود و عده زیادی شهید می‌شوند هاشمی بازدداشت شده بود و بعد از چند ماه که آمد آقای قمی هم این‌جا بازدداشت شده بود که همراه امام، بعد آقای مرحوم آیت‌الله میلانی که در مشهد بود ایشان به تهران برای دفاع از امام هجرت کرد 3- 4 ماه آنجا بود که بعد امام را گرفتند و تبعید کردند. بعد آیت‌الله میلانی برگشت تا ایشان برگشت، 3- 4ماه بعد از 15 خرداد در همین مسجد فیل، مجلسی گرفتند. این همان دورانی بود که مرحوم آقای طبسی و شهید هاشمی‌نژاد و رهبری، فعال بودند هم ارتباط با مرحوم آقاشیخ مجتبی قزوینی و هم ارتباط با مرحوم آیت‌الله میلانی، در این زمینه‌ها فعال بودند. پیغام آیت‌الله میلانی را رهبری منتقل کرده بودند. بخشی از آن سخنرانی را برایتان آوردم ببینید نهضت در 15 خرداد در همین مشهد از مسجد شروع شد تا آقای میلانی آمد فردایش به عنوان اعتراض به رژیم شاه در دفاع از امام مجلسی گرفتند اول در منزل یکی از اشخاصی که جزو فدائیان اسلام و نیروهای نواب از قبل بوده است و در محل ایدگاه یا کوچه جهودها که یهودی‌ها آن جا می‌نشستند. آقای میلانی وارد مجلس می‌شود و هاشمی‌نژاد آن‌جا اعلام می‌کند که اگر آقای میلانی به تهران مهاجرت نکرده بود شاید الآن امام را این‌ها کشته بودند این که مراجع از قم و مشهد برای دفاع از امام تهران رفتند این باعث شد. می‌خواهم مقدمه شروع قیام 15 خرداد را از مسجد بگویم. هر اتفاقی افتاد از مسجد شروع شد. شهید هاشمی‌نژاد می‌گوید مردم می‌گویند ما جماعت شیعه عرضه نداریم کاری از دست ما ساخته نیست تا دوتا گلوله شلیک می‌کنند همه‌مان می‌ترسیم و متفرق می‌شویم و فداکاری نمی‌کنیم. به خدا این‌طور نیست. مردم شیعه اگر رهبر داشته باشند و رهبرشان در صحنه باشد مردم یکدست می‌شوند و با قدرت بیرون می‌آیند همانطور که اگر زیر ذره‌بین انوار متفرق آفتاب در یک نقطه متمرکز بشود اجزای هسته را از هم جدا می‌کند و یک شهر یک میلیونی را هم می‌تواند زیر و رو کند یک همچین انرژی هسته‌ای در قلب و وجود مردم شیعه است ولی به یک دست پرقدرت و به رهبری احتیاج دارد. و حالا که امام بازدداشت و تبعید شده است باید بقیه این بار را ادامه دهند. آنجا می‌گوید در روزنامه‌ای که در خراسان بود یک مقاله‌ای نوشته بودند که راجع به روحانیت نوشته بودند که گفته بود مسجد و روحانیت چه ربطی به سیاست دارد؟ هرکسی باید وظیفه خودش را انجام بدهد. مسجد و آخوند کارش موعظه و درس قرآن و احکام است و قرآن هم ربطی به سیاست ندارد حالا قرآنی که صدها و هزاران آیه آن، همه‌ش به سیاست و به حکومت هم مربوط است می‌گوید یک مسلمان وضعیتش این است که اگر منزل یک روحانی یا به مسجد می‌روید فقط باید چشمت به کتاب‌های دینی بخورد دیگر اگر روزنامه سیاسی و کتاب و نوشته و چیزهای مربوط به سیاست هم هست معنی اش این است که آن مسجد، مسجد نیست و آن روحانی هم روحانی نیست قلابی است! این مقاله در روزنامه آن موقع خراسان علیه امام نوشته بودند. این نویسنده می‌خواهد بگوید دین از سیاست جداست. اگر یک روزی برسد که من تو را محاکمه کنم محاکمه انقلابی‌ات بکنم آنجا به تو ثابت می‌کنم که تو جز خدمت به اربابانت منظوری نداری ولی آن دورانی که هیئت حاکمه مردم را گوسفند رام سربه‌زیر ببینند، گذشت. بعد هم فردایش به مردم گفت مردم بیایید مسجد فیل که در خیابان پایین که انگار اسم آن بعداً نواب صفوی شد. جمعیت حدود 25 هزار نفر آمد یک سخنرانی حدود 25 هزار جمعیت که آن موقع جمعیت مشهد خیلی نسبت به الان کم بود 25 هزار جمعیت آمد. تمام این خابان‌ها، کوچه‌های اطراف، پشت بام‌ها، همه توی مسجد فیل آمدند و تمام شهر توجه‌اش به مسجد بود که امشب در مسجد چه خبر می‌شود و چه اتفاقی می‌افتد و ادامه نهضت امام خمینی در مشهد بعد از بازدداشت ایشان یا تبعید ایشان چه خواهد شد؟ آن‌جا به همه اعلام می‌شود که مردم در کوچه و بازار راه بیفتید و به همه مردم بگویید ملحق بشوند رادیو که دست حکومت است هرچه دل‌شان بخواهد دروغ می‌گویند. شعارشان این است که ما می‌خواستیم زن‌ها را آزاد کنیم اصلاحات ارضی بکنیم آخوندها نگذاشتند این‌ها می‌خواهند کشور عقب مانده و در مشت خودشان بماند. این‌ها شعاری بود که رژیم شاه می‌داد. ما می خواهیم اصلاحات کنیم پیشرفت کنیم این‌ها نمیگذارند برای همین شلوغ کردند. با این پیام مقاومت از توی مسجدها بلند شد و گفتند کدام پیروزی در سایه زنان برهنه و برهنه کردن در دنیا پیش آمده است؟ شما دنبال آزادی زن نیستید شما دنبال برهنه کردن و بی‌حجاب کردن زنان هستید. شما خدمتی به پیشرفت اقتصادی‌ای ایران بی‌ناموس کردن خانوادها و مردم، شما نمی‌خواهید کشور پیشرفت کند شما می‌خواهید مردم را بی‌ناموس کنید. چه ربطی دارد پیشرفت اقتصادی به لخت شدن آدم‌ها. و بعد هم گفت مردم اگر سستی کنید امام زمان از شما انتقام خواهد گرفت دارند دین و دنیاتان را نابود می‌کنند دست از مبارزه برندارید. ساواک گزارش می‌کند اگر این مجلس‌ها ادامه پیدا کند – چون قرار بود چند ش باشد – مشهد کلاً آشوب می‌شودو از کنترل حکومت خارج می‌شود. فردا و پس فردا دوباره آمد و آنجا درگیری شد که شهید هاشمی‌نژاد گفت من امشب با حمایت امام زمان(عج) گفتنی‌ها را خواهم گفت هرچه حکومت می‌گوید حرف‌های دروغ و مسخره است و هرچه آیت‌الله خمینی گفتند دروغ است. هرچه با این‌ها حرف می‌زنیم این‌ها زودی می‌گویند این همه خیانت و فساد نکنید ما اصلاحات کردیم می‌گوید آقا مگر تخم دوزرده کردید؟ کجا را اصلاح کردید؟ به قوانین اسلام عمل کنید تا دین و دنیای مردم را اصلاح کنید شما همه جا را به لجن کشیدید. در کشور اکثر مردم فقیر هستند مدام می‌گویند اصلاحات رضاشاه! هی می‌گویید پیشرفت، تمدن، اصلاحات، دو سوم مردم گرسنه هستند فقیر هستند کدام پیشرفت؟ دانشگاه‌های ما جزو دانشگاه‌های درجه 3 و 4 جهان است. کدام علم؟ زنان ما را مخیّر کردید یا حجاب داشته باشید ولی وارد علم و اقتصاد و سیاست و اجتماع نشوید یا اگر می‌خواهید وارد شوید لخت بشوید بیایید. شما چه کار کردید؟ کدام اصلاحات و پیشرفت؟ در خود انگلیس که می‌خواستند زنان را وارد حوزه اجتماعی بکنند با این‌که آن‌ها به حجاب و عفت هم عقیده ندارد بیش از 43 سال فقط مطالعه کردند که زنان را وارد امور اجتماعی بکنیم ولی خانواده دچار فروپاشی نشود و نظم قدیمی انگلیستان بهم نریزد. 43 سال مطالعه کردند تازه مبانی ما را ندارند مسئله کرامت زن و شرافت زن و مرد و اخلاق را هم قائل نیستند شما یک مرتبه می‌خواهید ظرف 4 روز با برهنه کردن زنان به اسم پیشرفت، استدلال‌هایی هم علیه این‌ها شد و بعد آمدند بگیرند ولی ایشان گفت که یا بگذارید مردم همه بروند بعد من را ببرید یا همه‌تان بروید 3- 4 نفرتان بایستید وقتی جمعیت رفت بعد من را ببرید یا با من 3- 4 نفرتان به خانه بیایید من از مردم جدا شوم بعد من را ببرید. این‌ها یک کم ایستادند بعد برای این که مردم را بترسانند جلوی مردم آمدند هاشمی‌نژاد را بگیرند. میدانید این قضیه در مهرماه 42 بود دقیقاً در مهر 60 توسط منافقین ترور شد. همین‌هایی که می‌گفتند سال 64 و سال 67 فلان بود دهه شصت چنان بود، دهه شصت این بود. هزاران هزار نفر را مثل هاشمی‌نژاد کشتند یکی‌اش همین هاشمی‌نژاد بود که در همین مشهد کشتند. در حزب جمهوری ایشان آموزش عقیدتی داشت از دفتر حزب بیرون آمد او را ترور کردند. مهرماه 42 ملت ایستادند چون می‌دانستند که می‌خواهند ایشان را بگیرند درگیری شد مردم را به رگبار بستند دو نفر را شهید شدند یکی‌شان کفاش و یکی‌شان نجار، توده مردم بودند. و 10 نفر مجروح شدند که بردند بیمارستان، ولی آن‌جا محاصره بود نگذاشتند و شهدا را هم مخفیانه بردند دفن کردند و جنازه‌ها را ندادند عده زیادی را هم گرفتند. مردم هم با این‌ها درگیر شدند مردم هم درگیر شدند و به نظرم مردم یکی از مأمورهای حکومت را کشتند و یکی‌شان را هم گوشش را بریدند. این را به عنوان نمونه عرض کردم که بدانید قضیه چه بود و پیامدهای آن در مشهد، که مرحوم آقاشیخ مجتبی قزوینی اعتراض کردند تحصن شد خودِ آقای میلانی هم ادامه دادند البته آقای میلانی منبری که برای این‌ها گذاشت آن شیخ رضا نوقانی را آورد که آخوند حکومتی بود که انقلابیون و علما اعتراض کردند که چرا چنین کسی را آوردید؟ مقاله تندی را هم نوشتند بیانیه منتشر کردند سنگ قبر هم که فراهم کردند اسم شهدای مسجد را نوشتند که رژیم جمع کرد و بعدها دوباره آمدند به عنوان شهدای مسجد فیل یک سنگ بزرگی گذاشتند و طوماری تهیه شد و اعتراضاتی، که رژیم مجبور شد چندتا رئیس کلانتری و رئیس شهربانی مشهد را عوض کند و حتی همان موقع به خاطر قضایای مسجد فیل به علمای مشهد نامه نوشتند که آقا دنیا سال‌هاست قدرت استبداد فردی جایش را به قدرت‌های اجتماعی و ملی داده است ولی مملکت شیعه اسلامی ما مثل حکومت‌های قرون وسطیایی غرب هنوز دارد اداره می‌شود از آن هم وحشت‌انگیزتر. نه وکلا نماینده ملت هستند نه دولت‌ها رأی ملت را دارند تمام وسایل تبلیغاتی دست حکومت استبدادی است هرچه می‌خواهند بگویند می‌گویند به مسجد که معبد ماست حمله کردند و در مسجد مردم ما را کشتند. شما در کلیساهایتان چنین کاری کسی جرأت می‌کند بکند؟ نوکرهای شما این‌جا این کار را کردند. هزاران مردم بی‌گناه را که در قم و تهران و... قیام کردند کشتند و تهمت می‌زنند و می‌گویند که علما و مراجع و آیت‌الله خمینی مخالف مَلّاک‌ها و مخالف آزادی زنان است این‌طوری حرف می‌زنند! آقای هاشمی‌نژاد را هم که گرفتند 3- 4 ماه زندان بود بعد هم طلبه‌ها را گرفتند و اتوبوس جلوی مدرسه‌های طلبگی آوردند و هر طلبه‌ای را که می‌دیدند می‌گرفتند عمامه او را برمی‌داشتند، دامن قبا را قیچی می‌کردند و یا سربازی و یا زندان می‌فرستادند. می‌خواستم یک نمونه بگویم همین شهری که شما هستید هم 15 خرداد از مسجد مقاومت شروع شد. انقلاب 57 هم در سال 56 از مسجد شروع شد.

اما در سطح منطقه و جهان، سالگرد کشتار حجاج ماست. 30 سال پیش کنار مسجدالحرام! باز آن‌جا هم مسجد. امام(ره) سالگرد آن شهدا یک پیامی داد. می‌دانید که آن سال هزاران هزار حاجی ایرانی و غیر ایرانی کنار مسجدالحرام در مکه، چند صدمتر آن طرف‌تر با دست خالی فقط تظاهرات کردند چون قرآن فرموده در حج برائت از مشرکین یعنی اعلام بیزاری و نفرت از مشرکین و مستکبرین کنید آن‌جا فقط شعار الله اکبر یا ایها المسلمون اتحدوا اتحدوا، مسلمان‌ها متحد شوید و شعار علیه آمریکا و اسرائیل، شعار علیه آل سعود نداده بودند ریختند حاج را با دست خالی قتل عام کردند و 400 و خرده‌ای حاجی را سال 66 سی سال پیش کنار مسجدالحرام قتل عام کردند کاری که در تاریخ مکه نشده بود! در مکه خون بریزد؟ می‌دانید که وقتی امام حسین(ع) قضیه کربلا بود مکه مشرف بودند از مکه زودتر بیرون آمدند، به ایشان گفتند آقا مکه امن‌تر است چرا سریع می‌روید؟ فرمودند این‌ها می‌خواهند من را بکشند و من می‌ترسم من را در مکه بکشند من بخاطر حفظ مسجدالحرام که در مکه خون من ریخته نشود سریع‌تر از مکه بیرون می‌روم که در مکه من را نکشند. بیرون جای دیگری من را بکشند. این‌قدر حرمت مسجدالحرام واجب است. آن وقت این بی‌شرف‌ها 400 و خرده‌ای حاجی را با دست خالی کشتند و با سلاح گرم، با چاقو و با بتن‌های سنگین از بالای ساختمان و توی سر این‌ها و بسیاری از این‌ها پیرمرد، پیرزن، پدر و مادر شهید بودند یا جانباز بودند، یکی چشم نداشت، دست نداشت، پا نداشت نمی‌توانستند راه بروند زدند این‌ها را کشتند. یک عده هم از بچه‌های جنگ بودند که در فاصله بین دوتا عملیات آمده بودند یک صفایی به خودشان بدهند و با خداوند تجدید پیمان کنند و دوباره جبهه برگردند و برای شهادت بروند. سیصد و خرده‌ای ایرانی را قتل عام کردند. نزدیک 100 نفر حاجی‌های غیر ایرانی را که بین جمعیت ها تظاهرات می‌کردند آن‌ها را کشتند. امام(ره) آن‌جا یک بیانیه‌ای می‌دهد که یک بخشی از آن بیانیه را برای شما بخوانم که باز یک بخشی از این هم به مسجد مربوط است شما که در مساجد فعالیت هنری و فرهنگی می‌کنید بدانید مسجد چه نقشی دارد؟ همه چیز از مسجد شروع شد. اصلاً فتح مکه با فتح مسجدالحرام کعبه بود. فتح مکه که بزرگترین فتح سیاسی اسلام است فتح الفتوح است و بدون جنگ و خونریزی اتفاق افتاده است. می‌دانید پیامبر(ص) هم مکه و هم مدینه را با صلح گرفته، نه در مدینه با جنگ فتح شده نه مکه. مدینه به دعوت مدینه بود که قرارداد بود و یک حکومتی تشکیل دادند که در رأس آن پیامبر باشد یهودی و مسیحی و مسلمان و حتی مشرک و منافقین. همه در شهر قبول کردند که پیامبر(ص) رهبر باشد. مدینه بدون جنگ فتح شد. مکه هم بدون جنگ فتح شد. ولی فتح مکه، مرکز پروژه فتح الفتوح مسجدالحرام بود . در صلح حدیبیه برای مسجدالحرام آمدند که بین راه قرارداد بستند این‌ها برگشتند بعد بخاطرنقض همین قرارداد بود که پیامبر و مسلمین آمدند و با فتح و رهایی مسجدالحرام فتح مکه و عملاً فتح کل جزیره‌العرب به یک معنا صورت گرفت. پس پیروزی پیامبر(ص) و فتح مکه هم محورش مسجد بود. این‌قدر مسجد مهم است. مسجد سیاسی است، مسجد اقتصادی است، مسجد اجتماعی است. اول انقلاب که پیروز شده بود و هنوز حکومت جدید شکل نگرفته بود، تمام کارهای کشور در مسجد انجام می‌شد. امنیت محل با مسجد بود، یعنی بچه‌های مسجد و بچه‌های بسیجی و بچه‌های محل نگهبانی می‌دادند چون پلیس نبود شاه در رفته بود حکومتش از هم پاشیده بود و حکومت جدید هم هنوز تشکیل نشده بود هرکی هرکی بود. مسجدها شهرها را نگه داشتند. هر مسجد بچه‌های آن مسجد و آن محل سازماندهی کردند و امنیت کوچه و خیابان‌ها را به عهده داشتند تا مسجد بعدی، و آن مسجد تا مسجد بعدی. این‌طوری بود. امنیت علیه ضد انقلاب، علیه دزدها و راهزنی. کمیته تقسیم ارزاق، کوپنی و غذا و صابون، برای این که تنظیم بشود و به همه برسد همه این‌ها در مسجدها تقسیم می‌شد. اوایلی که مسئله نفت بود و هنوز انقلاب پیروز نشده بود توزیع نفت در هر محل، با نظارت مسجد بود. کلاس قرآن و نهج‌البلاغه مسجد بود. کتابخانه‌هایی که بچه‌ها می‌خواهند مطالعه کنند در مسجد بود. بچه‌های هر محل برای فوتبال و ورزش و کوهنوردی و شنا باز در مسجد بود. ورزش و تفریح و آموزش و مبارزه با جریان‌های تروریستی و منافقین که هر روز آدم می‌کشتند در هر شهر ترور می‌کردند، جنبش مقاومت در برابر تروریزم در مسجد بود بچه‌های مساجد محل هر کدام مسجد خودشان را کنترل می‌کردند بعد قضایای جنگ پیش آمد. مرکز اصلی بسیج نیروهای رزمنده به جبهه مسجدها بودند. در هر محل مسجد همان محل مرکز ثبت‌نام بود که بچه‌هایی که می‌خواهند فعالیت کنند. مثلاً آن موقع مسجد ما مسجد بالاشهر بود، آن موقع محله ما بالاشهر مشهد بود. 40تا شهید داد. یک مسجد 40تا شهید. که بچه‌ها هر عملیات بلند می‌شدند با هم 10- 20 نفری می‌رفتند و در هر عملیات 2-3تا از بچه‌ها دیگر برنمی‌گشتند یا شهید یا مفقود، یا جانباز. باز بقیه عملیات بعدی، باز بقیه عملیات بعدی! یک مسجد بالاشهر 40تا شهید داد. روح فرهنگ دینی در محله باز دست بچه‌های مسجد بود. نمایشگاه می‌زدند، شعارنویسی، پرده، کارهای مختلف می‌کردند سر زدن به خانواده‌های شهدا، این‌ها را دارم می‌گویم که ببینید در این انقلاب ما اگر مسجدها نبودند اصلاً انقلاب نمی‌شد. اگر مسجدها نبودند جنگ پیش نمی‌رفت مقاومت نمی‌توانستیم بکنیم. چند بُعدی بود. امام(ره) می‌گوید مسجدالحرام که بزرگترین مسجد جهان اسلام است متأسفانه آل سعود آن را به دست آمریکا دارد کنترل می‌کند در کنترل دشمن است و کشتار حجاج ما در مکه در 30 سال پیش، می‌گوید این جزء پروژه جهانخواران بود این جزو قلع و قمع مسلمانان آزاده بود و ما تصمیم اریم جهان اسلام را علیه شما بشورانیم جهان اسلام آماده شورش است یک انرژی متراکمی است که در مسجدها قابل مدیریت است و این انرژی باید آزاد بشود و ما به یاری خدا آزاد خواهیم کرد و انشاءالله روزی همه مسلمانان و همه مظلومان جهان علیه ظالمان جهان بپا خواهند خواست و یک انقلاب جهانی اتفاق می‌افتند و ما برای آن انقلاب جهانی داریم تلاش میکنیم. ما هر کاری از دست‌مان بربیاید در آن مسیر انجام می‌دهیم.

یک نکته‌ای را که امام(ره) این‌جا اشاره می‌کند و شما هم به آن توجه داشته باشید می‌گوید بعضی‌ها خیال می‌کنند تعظیم شعائر و احترام به مسجد یعنی مساجد را مثل کاخ‌ها بسازیم، مساجد را تشریفاتی و اشرافی و گران بسازیم! امام(ره) می‌گوید اسلام اصلاً به مسجدهای خیلی گران احتیاجی ندارد مسجد باید ساده و ساده و ساده باشد. امام(ره) می‌گوید پیامبر اسلام(ص) احتیاجی به مساجد اشرافی ندارد نیاز به مناره‌های تزئیناتی ندارد. پیامبر اسلام(ص) دنبال شکوه مادی مسجد نیست. پیامبر اسلام(ص) دنبال شکوه پیروان خودش و امت خودش هست. نمی‌شود که مساجد دارای شکوه مادی باشد و خود مسلمین ذلیل و فاید شکوه معنوی باشند. متآسفانه سیاست‌های غلط حاکمان خائن در کشورهای اسلامی امت اسلام را به ذلت کشاندند و مدام هم مساجد اشرافی و گران می‌سازند. می‌گوید مدام در فکر این هستیم که مساجدی با گنبد طلا بسازیم کاشی‌های آن گران‌تر و سنگ‌های آن هرچه گران‌تر، از خارج بیاوریم، امام(ره) می‌فرماید اصلاً فلسفه مسجد این‌ها نیست. پیامبر اسلام(ص) مسجد آن چه بود؟ فقط یک چهار دیواری ساخته بود که سگی حیوانی چیزی داخل نیاید. و برای این که آفتاب توی سر مردم نخورد با شاخه‌های خرما یک سقفی درست کرده است. این مسجد است تمام شد. امام(ره) می‌گوید حالا هرجا می‌روی مسجدهای گران، اشرافی، خرج‌های بیخود ولی داخل آن خبری از ایمان و اخلاص نیست، انفاق نیست، برادری نیست، فداکاری نیست، ظاهرسازی است. مسجدهایی که مثل ادای کلیسا درمی‌آوریم و مثل کلیساها مساجد را می‌سازند. مساجد را مثل کاخ شاهان می‌سازند، ما در روایات‌مان هرگز نداریم که مساجد را گران و با شکوه مادی بسازید، هرگز نداریم. بلکه بنده به شما عرض می‌کنم که روایت برخلاف این من دیدم. روایت داریم که حضرت ولیّ عصر(عج) وقتی تشریف بیاورند مسجدهای سرمایه‌داری را خراب می‌کنند. در روایت است که مساجدی که "زخرف"، مزخرف، مزخرف یعنی چیزی که تزیین شده است "زخرف" یعنی "تزیین". مساجد مزخرف یعنی مساجدی که خیلی تزیین مادی شده‌اند یعنی رنگ‌ها، سنگ‌های گران، طلا و... در روایت داریم حضرت(عج) که می‌آیند این مساجدی که شبیه کلیساها ساخته شده‌اند مثل کاخ‌های شاهان ساخته شدند این‌ها را خراب می‌کنند. می‌فرماید مسجد مثل عریش موسی(ع) یک تخت ساده‌ای، یک جایگاه ساده‌ای حضرت موسی داشت. مسجد باید کاملاً ساده باشد منتهی روح داشته باشد. ساکنین مسجد مهم هستند. نمازگزاران آن مهم هستند که آیا شعور دینی دارند؟ آیا تقوا دارند؟ آیا اخلاص دارند؟ آیا به همدیگر کمک می‌کنند؟ یا در مسجد به هم تقبل‌الله می‌گویند و در بیرون مسجد کلاه همدیگر را در بازار برمی‌دارند؟ آن‌ها ملاک است نه این‌ها. امام(ره) می‌گوید پیامبر(ص) نیازی به مساجد اشرافی و مناره‌های تزئیناتی نداشته است. این کعبه مسجدالحرام منبر بزرگی است که برای همه بشریت و کل جهان باید آوای توحید از آن‌جا طنین‌انداز شود ولی از بلندای بام مسجدالحرام از آن‌جا دارد صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک را می‌نوازند. مسجدالحرام مرکز عدالت و توحید در جهان است. قیام امام زمان(عج) برای عدالت جهانی و انقلاب جهانی از مسجدالحرام و مکه شروع می‌شود. اول مسجدالحرام و مکه باید آزاد شود تا بعد بشود کل جهان و بشریت را آزاد کرد. پس رهایی کل بشر و عدالت جهان هم از مسجد و مسجدالحرام شروع می‌شود. اولین فریاد «أنا المهدی» از مسجدالحرام و کنار کعبه خانه خدا به گوش خواهد رسید. نه فقط مسجد – دقت کنید – می‌گوید ما می خواهیم کاری کنیم که از معابد سایر ادیان هم تا از ناقوس کلیساها هم صدای مرگ بر آمریکا و شوروی شنیده شود. یعنی نه فقط مسجد مسلمانان بلکه معبد سایر ادیان هم، آن‌ها را هم باید بیایند مسجد جلودار باشد و برای حتی کلیساها و سایر معابر الگو بسازد . از خدا می‌خواهیم این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، نه فقط از مسجدهای سراسر جهان بلکه از کلیساهای سراسر جهان هم ناقوس مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی را ما به صدا درآوریم. ما. انقلاب ایران رهبر آزادیخواهان جهان باید باشد. ما کاری کنیم که ناقوس‌های جهان هم بعد از مسجدها مرگ بر آمریکا بگوید. ما این حرکت عظیم را از مسجد شروع کردیم با الله اکبر شروع کردیم یک جهنمی برای جهانخواران درست کردیم. دیگر آمریکا و شوروی جهان را بین خودشان تقسیم کرده بودند و راحت هر کدام داشتند می‌خوردند! ما آمدیم زندگی اینها را تیره و تار کردیم و زندگی این‌ها را بهم ریختیم. انقلاب اسلامی ایران آمد گفت نه شرقی نه غربی، توی دهان هردویشان زدیم و هر دوی‌شان با هم برای نابود کردن ما متحد شدند هم کمونیست‌ها و هم سرمایه‌داری و نتوانستند ما را شکست بدهند و نخواهند توانست و ما آن‌ها را شکست خواهیم داد، در ایران شکست دادیم، در منطقه داریم شکست می‌دهیم و در سراسر جهان هم همین‌طور. ببینید امام(ره) چه چشم‌اندازی درست کرد.

حواس نیروهای مسجدی باشد امام(ره) یک چنین هدفی برای شما تعریف کرده است در 30- 40 سال آینده برای این اهداف برنامه بریزید. امام می‌گوید ما برای ابرقدرت‌ها دنیا را جهنم کرده‌ایم دیگر نگذاشتیم و نمی‌گذاریم که آرام بخوابند و مدام از طرف ما نگران هستند. نگران باشید. «موتوا بغیظکم» این آیه قرآن است می‌فرماید مستکبران و مشرکین را عصبانی کنید. بگویید مرگ بر شما و علیه آن‌ها مبارزه کنید. کاری کنید که عصبانی شوند و وقتی از دست شما عصبانی شدند بگویید «موتوا بغیظکم» با این غیظ و خشم‌تان بمیرید. «موتوا بغیظکم» یعنی مرگ بر شما با همه نفرت و خشمی که علیه ما دارید. همین شعار مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر شاه، مرگ بر صدام «موتوا بغیظکم» است. شاه رفت، صدام رفت، مرگ بر شوروی گفتیم شوروی رفت، مرگ بر منافقین گفتیم منافقین متلاشی شد رفت. مرگ بر اسرائیل گفتیم اسرائیل لب مرز است دوتا هول دیگر بدهیم رفته! چهارتا جنگ از اردوگاه انقلاب اسلامی و به دست ما شکست خورده است. رژیم شکست‌ناپذیر اسرائیل و صهیونیست. این‌قدر مرگ بر آمریکا گفتید مدام ضعیف و ضعیف‌تر شدند عقب رفتند. آل سعود خیلی ضعیف شد. این آل سعود آن آل سعود است؟ حالا مجبور شده خودش رفته 10- 20 دلار قرض گرفته است وام گرفته، یمن را نتوانست کنترل کند که حیات خلوت آمریکا و اسراییل و عربستان بود با آن که آن همه جنایت جنگی در یمن دارند می‌کنند. نیم میلیون آدم از گرسنگی دارند در یمن از بین می‌روند. هزاران نفر وبا گرفتند غذا ندارند، گلوله ندارند، فشنگ ندارند، بر ما واجب است که کنار یمنی‌ها برویم و آن‌ها را کمک کنیم. واجب است کنار فلسطینی‌ها، سوری‌ها، لبنانی‌ها، افغانستان کمک کنیم دفاع کنیم. خداوند فرمود: «یا ایها الذین آمنوا» خداوند به مسلمان‌ها فرمود «وَما لَکُم» چه مرگ‌تان است؟ «لا تُقاتِلونَ» مبارزه و نبرد نمی‌کنید؟ «فی سَبیلِ اللَّهِ وَالمُستَضعَفینَ» در راه خدا و مستضعفین. «مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالوِلدانِ» مستضعفین مردان و زنان و کودکانی که « یَقولونَ» می‌گویند خدایا یک کسی به داد ما نمی‌رسد؟ صدور انقلاب یعنی عمل به ما لَکُم لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَالمُستَضعَفینَ. این آیه و آیات دیگری بر ما واجب می‌کند که در سوریه و عراق و لبنان و فلسطین و یمن و هر جا که مسلمین و مستضعفین دارند نابود می‌شوند و از ما کمک می‌خواهند واجب می‌شود بر ما که به آن‌ها کمک کنیم. امثال این حججی‌ها هم سررشان می‌رود. گفت قصه ما به سر رسید! یعنی نوبت سر است. بله. صدها نفر رفتند حالا این شهید حججی مطرح و مشهور شد خدا به او یک عزتی داد وگرنه امثال ایشان صدها و صدها رفتند. دیگران هم خواهند رفت. این خط شهادت کور نخواهد شد. امام(ره) گفت خدایا خط شهادت را کور نکن این مسیر باید باز باشد که همیشه مجاهدانی در راه عدالت و توحید قیام کنند و دشمن را شکست بدهند و اگر نتوانستند از طریق شهادت به پیروزی برسند «احدی الحسنین» پیروزی و شهادت هر دو در ردیف هم هستند هر دو پیروزی است. این‌ها فرهنگ‌هایی بودکه در مسجدها تولید و توزیع شد و پرورده شد. امام می‌گوید مسلمانان جهان و مستضعفین تمام جهان احساس افتخار و غرور و احساس آزادی کنید از این برزخ بی‌انتها و جهنمی که انقلاب اسلامی ما برای جهانخواران آفریده است. مسلمانان و مستضعفان جهان آوای آزادی و آزادگی سر بدهید سرنوشت خودتان را در دست بگیرید و در تمام کشورها قیام و انقلاب کنید. رژیم‌ها و حکومت‌هایتان را یا اصلاح کنید یا اگر اصلاح نمی‌شوند سرنگون کنید. در وصیت‌نامه‌شان می‌گویند من از جوانان مسلمان در سراسر جهان می‌خواهم حکومت‌هایشان را یا سرنگون کنند یا اصلاح کنند. از ملت ایران یاد بگیرید، بیاموزید و انقلاب کنید. مسجدها را دریابید. مسجد خانه خدا و خانه مردم است خودتان باید به زخم‌های خودتان مرهم بگذارید. گذشت دوران بن‌بست و ناامیدی. گذشت دوران تنفس در منطقه کفر. گلستان ملت‌ها رخ نموده، دنیا عوض شد انقلاب ما مسیر تاریخ را عوض کرد. شما ادامه بدهید و نگذارید انقلاب این‌جا متوقف شود. من امیدوارم همه مسلمانان شکوفه‌های آزادی را نسیم عطر بهاری را طراوت گل‌های محبت و عشق را، ببینند از مرداب و باتلاق بیرون بیایید از این سکوت و سکون و مرگی که کارگزاران و نوکران آمریکا و شوروی تخم مرگ و اسارت پاشیدند بیرون بیایید. به سمت دریایی که زمزم از آن جوشید بیایید. بیایید و برویم پرده کعبه و حرم خدا را که به دست نامحرمان نجس آمریکا و آمریکازاده‌ها آلوده شده برویم با اشک چشم خودمان شستشو بدهیم ما باید کعبه را آزاد کنیم باید مکه دوباره به دست موحدین فتح شود و از دست مشرکین خارج شود. «حیّ علی القیام حیّ علی المسجد» می‌گوید ای مسلمانان جهان قیام کنید و خط‌ها را بشکنید و خط‌شکنی کنید عصر بردگی را پایان ببخشید. انقلاب اسلامی از ایران آغاز شده ولی در ایران متوقف نباید بماند. شما بچه‌های هنرمند و فعال و فرهنگی مساجد باید با این سعه صدر به یک چشم‌انداز جهانی فکر کنید در فضای مجازی و غیر از آن باید برای جهان این خط را ادامه بدهید. ما جلودار انقلاب‌ها بودیم نه این که انقلاب پشیمان.

امام می‌گوید مسلمانان تمام کشورهای جهان، همه‌تان زیر سلطه بیگانه گرفتار مرگ تدریجی شدید و دارید آرام آرام می‌میرید فقط یک راه دارید از مرگ نترسید. اگر مسجد می‌روید نماز می‌خوانید و با خدا سخن می‌گویید اعلام توحید و معاد و قیامت می‌کنید خب این‌ها را باور کنید. می‌گوید باید بر وحشت از مرگ غلبه کنید تا از مرگ بترسید ذلیل و اسیر خواهید ماند. بعد می‌گوید اگر این‌هایی که پیرتر شدند محافظه‌کار هستند و می‌ترسند به جوانان‌تان میدان بدهید. جوان‌ها مثل پیرمردها و پیرزن‌ها نمی‌ترسند. جوانان پرشور شهادت طلبی در سرزمین‌های شما و مسجدهای شما هستند که این‌ها حاضر هستند جبهه کفر را بشکنند اگر خودتان از مرگ می‌ترسید به این جوانان میدان بدهید به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید. – این‌ها حرف امام است – همین الآن یک خط داریم که محافظه کار هستند آقا وضع موجود در منطقه! وضع موجود در جهان! حفظ کنیم! آرام شود! با هیچ کس درگیر نشویم! امام می‌گوید با ملت‌ها نباید درگیر شوید اما باید با مستکبران درگیر شوید.

دقت کنید همین جمله امام، مسجدها را هم به دو نوع مسجد تقسیم می‌کند مسجد محافظه‌کار و مسجد انقلابی. مسجدی که فقط به فکر حفظ وضع موجود است و مسجدی که به فکر اصلاح وضع موجود است. مسجدی که می‌خواهد مدام پیشرفت کند به لحاظ علمی، اجتماعی، هنری، قوی بشود و مسجدی که می‌خواهد فقط بماند. هیئت امنای مسجدها هم دو تیپ هستند محافظه‌کار و انقلابی! هیئت‌های مذهبی هم دو جور هستند محافظه‌کار و انقلابی. حتی هیئت سکولار، هیئت انقلابی. آخوندها و مداح‌ها هم دو تیپ هستند. نمازگزاران مساجد هم دو تیپ هستند محافظه‌کار و انقلابی. آن‌هایی که برای خودشان دکان باز می‌کنند مسجد دکان آن‌ها شده و آن‌هایی که مسجد را به خط مقدم یک نهضت بزرگ توحیدی با همه ابعادش هم اخلاقی و هم توحیدی و هم عبادی تبدیل می‌کنند.

امام می‌گوید نگران نگه داشتن وضع موجود نباشید به فکر فرار از اسارت، به فکر رهایی از بردگی باشید بلکه به فکر یورش و حمله به دشمنان اسلام باشید تا کی می‌خواهید دفاع کنید حمله کنید، به اردوگاه‌های کفر و استکبارهای جهانی در سطح جهان حمله کنید. می‌نشینیم ببینیم آن‌ها چه زمانی به ما حمله می‌کنند ما دفاع کنیم! دویست سال این کار را کردید و جان و مال و ناموس‌مان مسلط شدند تمام کشورهای مسلمان دست این‌ها افتاد ارباب‌شان یا انگلیسی‌ها یا فرانسوی‌ها یا آمریکایی‌ها یا صهیونیست‌ها هستند کل جهان اسلام را در این صد سال بین خودشان تقسیم کردند. دیگر وقت دفاع نیست. خطوط را بشکنید. خط‌شکنی کنید. از مرگ می‌ترسید؟ جوان‌هایی هستند که نمی‌ترسند به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید به فکر یورش به دشمنان اسلام باشید عزت و حیات در سایه مبارزه است. قدم اول، اراده است بعد تصمیم بگیرید به این که سیادت کفر و شرک جهانی را بخصوص آقایی آمریکا را بر خودتان حرام کنید. می‌فرماید یک حرام بزرگ و گناه کبیره اجتماعی این است که حاضر شوید زیر سلطه آمریکا، انگلیس، اسرائیل باشید. چرا این گناهان کبیره را نمی‌فهمید؟ پذیرش ظلم کفر و استکبار، سکوت، مبارزه نکردن گناهان کبیره است ولایت خدا را کنار گذاشتیم و ولایت طاغوت را قبول کردیم نمی‌فهمید این گناه کبیره است. گام اول, اراده. گام دوم تصمیم بر این که هیچ جا تحت سیادت کفر جهانی مخصوصاً آمریکا نباشید. همه را حرام بدانید. بعد بعضی‌ها گفتند حالا خوب شد این کار را کردید ما را چند سال مکه راه ندادند؟ بله مکه واجب بسیار مهمی است و به هیچ وجه نباید تعطیل شود اما اگر قرار شد جسم مکه باشد ولی روح مکه نباشد، جسم عبادت و طواف باشد روح آن نباشد این خیانت به خود مکه است. لذا امام گفت مسئله اصلی الآن این نیست که ما در مکه باشیم یا نباشیم؟  باید باشیم ما باید مکه را آزاد کنیم. مکه دست صهیونیست‌ها و آمریکایی‌هاست اما ما در مکه باشیم یا نباشیم دل و روح‌مان با ابراهیم(ع) و در مکه است. دروازه‌های مدینه‌الرسول را به روی ما ببندند یا بگشایند رشته عشق ما به پیامبر(ص) هرگز گسستنی نیست به سوی این مسجدالحرام، به سوی مکه نماز می‌گذاریم و به سوی این مسجد می‌میریم و خدا را سپاس که در میثاقی که با خدای این مکه، خدای کعبه بستیم پایدار ماندیم و پایه‌های برائت از مشرکین را با خون هزاران شهیدمان بنیان گذاشتیم. با حاکمان منطقه لاس بزنیم با آل سعود چیز کن، این‌ها را داشته باش ملت‌ها را ول کنید. امام می‌گوید ما منتظر نماندیم که حاکمان بی‌شخصیت بعضی از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی از حرکت ما پشتیبانی کنند. آقا ما تنها می‌مانیم! بمانیم. ما مظلومین همیشه تاریخ، ما محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم. اگر هزار بار قطعه قطعه شویم اما دست از مبارزه با ظالم برنمی‌داریم. بله ما فقط مسجد را داریم اما از توی همین مسجدها همه شما را پایین می‌کشیم همانطور که شاه را پایین کشیدیم و صدام را پایین کشیدیم. ببینید این‌ها هدف‌هایی است که الآن باید در سطح جهان برنامه‌ریزی کنیم. با مسلمین و مسجدهای کل جهان باید مرتبط بشویم. باید با مساجد فعال در کل کشورهای اسلامی مرتبط بشویم و حتی مساجدی که در کشورهای غیر اسلامی فعال هستند ارتباط با مساجد، قوی‌ترین شبکه در سطح جهان خواهد شد دست‌کم در سطح جهان اسلام. این اختناق سیاسی بر همه مسلمین حاکم است و نمی‌گذارند نفس بکشید. اولاً با کنفرانس و مصاحبه و رساندن صدایتان به جهان که امروز این فضای مجازی هم کمک می‌کند پرده از اسرار جنایات آمریکا و نوکران آن‌ها مثل آل سعود بردارید. مظلومیت ما را به دنیا نشان دهید اما این را بدانید تا معادله قوا در سطح جهان را تغییر ندهید مدام برای شما مشکل و مسئله درست می‌کنند. هرجا منافع و حقوق شما با منافع نامشروع آن‌ها تعارض پیدا کند منافع بیگانگان بر منافع شما مقدم می‌شود و شما قربانی می‌شوید و هر روزی شیطان بزرگ آمریکا یا شوروی به عنوان این که منافع ما به خطر افتاده است یک حادثه‌ای را در جهان اسلام آن طرف عالم بوجود می‌آورند. چنانچه دارید می‌بینید. آمریکا آن طرف دنیاست می‌گوید بخاطر امنیت آمریکا به عراق و افغانستان حمله می‌کند. مطمئن باشید معادله قوا را باید در سطح جهان تغییر بدهیم باید قوی بشویم باید یک ابرقدرت جهانی شما بشوید اگرنه مدام علیه شما مسئله درست می‌کنند مدام هر حادثه‌ای به یک بهانه‌ای درست می‌کنند. مسائل‌تان را با جهانخواران به صورت جدی حل کنید نه شوخی، تکه تکه و پراکنده. اگر مسلمان‌ها مسائل‌شان را به صورت جدی با جهانخواران بخصوص با آمریکا حل نکنند اگر حداقل خودتان را به مرز یک قدرت بزرگ جهانی نرسانید آسوده نخواهید بود و نمی‌گذارند راحت باشید. حتی اگر شما بگویید ما دیگر مرگ بر آمریکا نمی‌گوییم. باز می‌آیند داخل سرزمین‌تان برایتان مشکل درست می‌کنند! مگر سر قضیه هسته‌ای این عقب‌نشینی‌ها نشد؟ خب مگر آمریکا به وعده‌اش عمل کرد؟ مگر آمریکا مؤدب‌تر و مهربان‌تر شد؟ خیر، تحریم‌ها را بیشتر کرد. توهین‌ها را بیشتر کرد. حتی تهدید به بمباران اتمی کرد. بعد از این عقب‌نشینی های هسته‌ای بود. تحریم‌ها بیشتر شد و اعلام کردند که داریم تحریم‌های بزرگتری انجام می‌دهیم و خواهیم کرد. می‌خواهیم بزرگترین تحریم‌های تاریخ را بکنیم. چرا؟ ایران که به همه تعهداتش صددرصد عمل کرد شما که به 10 درصدش هم عمل نکردید چرا این حرف‌ها را می‌زنید؟ این‌ها یک دوره فشرده آمریکا‌شناسی و غرب‌شناسی برای نسل شماها بود یک نمونه از هزاران. آن وقتی که بر ایران مسلط بودند و هزاران آمریکایی در ایران، همه جا تحت کنترل‌شان بود تا حالا که بیرون‌شان کردیم حالا باز از بیرون. امام می‌گوید بروید تعادل قوا را در جهان تغییر بدهید و الا همه جا منافع این‌ها بر منافع شما مقدم است. هر روز یک حادثه‌ای برایتان درست می‌کنند. بروید مسائل‌تان را به صورت جدی با این‌ها حل کنید. یعنی چه؟ می‌گوید حداقل، لااقل – نمی‌گوید حداکثر – می‌گوید لااقل شما خودتان را به مرز قدرت بزرگ جهان برسانید. شما باید ابرقدرت اسلام و ابرقدرت مستضعفین شوید. شما باید در عرصه علم، اقتصاد، نظامی‌گری، اسلحه، تعلیم و تربیت، رسانه، هنر و رسانه، در همه عرصه‌ها اگر یک قدرت بزرگ جهانی شدید آن وقت دیگر جرأت نمی‌کنند کاری به شما داشته باشند و الا مدام اذیت‌تان می‌کنند تا دوباره مدام بیایند سوار شما شوند  اگر همین الآن آمریکا یک کشور اسلامی را برای حفظ منافع خودش بیاید با خاک یکسان چه کسی جلوی آن را می‌گیرد؟ راهی جز مبارزه نمانده است چنگ و دندان آمریکا و بقیه ابرقدرت‌ها را باید بشکنید و الا این چنگ و داندان را تا نشکنید هر لحظه ممکن است نیمه شب به شما حمله کنند می‌گوید خصوصاً چنگ و دندان آمریکا را بشکنید و آمریکا را چندجا شکست دهید همین‌طور که در ایران شکست دادید، در لبنان در غزه، در سوریه و در یمن آمریکا شکست خورده است. امام می‌گوید باید یک قدرت درجه 1 جهانی در همه عرصه‌ها بشوید چنگ و دندان ابرقدرت‌ها بخصوص آمریکا را باید بشکنید و دو راه الزاماً بیشتر ندارید یا شهادت یا پیروزی. راه سوم نابودی است. این دفعه اگر این‌ها پیروز شوند و دوباره به ایران بیایند دیگر به ما رحم نمی‌کنند چون از ما ضربه خوردند و اگر این دفعه ما شکست بخوریم تا پانصد سال آینده هم نمی‌گذارند اسلام سربردارد. پدر ایران و ایرانی را درمی‌آورند. فقط دو راه دارید. یا پیروزی یا شهادت. در مکتب ما هر دوی آن‌ها پیروزی است خداوند قدرت شکستن چارچوب سیاست‌های ظالم و حاکم جهانخواران را به مسلمین عنایت کند. یعنی می‌گوید باید این چارچوب سیاست‌های ظالمانه در جهان، باید چارچوب آن را بشکنیم. باید به آمریکا و غرب و شرق بگوییم ما آمدیم دیگر نمی‌گذاریم هر کاری خواستی بکنی! چنانچه الآن این‌طوری شده می‌گویند عراق، سوریه، افغانستان، یمن، لبنان، غزه و فلسطین و بخشی از شمال آفریقا، این‌ها می‌گویند بدون همکاری ایران هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم. یعنی همین سپاه قدس و بچه‌های داوطلبی که رفتند وضعیت منطقه و جهان را تغییر دادند و ایران ابرقدرت منطقه و یکی از چهار قدرت جهان شده است به اعتراف معاون رئیس جمهور آمریکا. گفت قرن 21 میلادی با این چهار قدرت شروع شده است آمریکا، ‌روسیه، چین، ایران. این‌ها 4 قدرت اصلی جهان شده‌اند. حالا آن‌ها وسعت‌شان بزرگترین کشورهای جهان، جمعیت‌شان پرجمعیت‌ترین کشورهای جهان هستند. ثروتمندترین و قدرتمندترین. ایران فسقلی نه جمعیتش نه وسعتش، یک و نیم قرن نوکر این‌ها بوده است. امام می‌گوید ما باید هنوز هم قوی‌تر شویم در اقتصاد قوی‌تر شویم در علم باید در جهان مطرح شویم در بعضی از رشته‌ها شدیم مثل هسته‌ای، بقیه‌اش را هم باید بشویم. امام می‌گوید خداوند قدرت شکستن چارچوب‌ها را به شما بدهد. بعضی‌ها می‌گویند نه آقا شکستن چارچوب چیه؟ ما برویم در همین چارچوبی که غرب درست کرده در چارچوب و میدان آن‌ها بازی کنیم داورش هم آن‌ها باشند! امام می‌گوید نه! یک زمین بازی دیگری تعریف کنید و کاری کنید آن‌ها توی میدان شما بیایند بازی کنند نه شما در میدان آن‌ها. کاری کنید طلبکار باشید آن‌ها بدهکار. بعضی‌ها می‌گویند نه آن‌ها طلبکار ما بدهکار باشیم. امام می‌گوید چارچوب آن‌ها را بشکنید. چارچوب سیاست‌های حاکم ظالم جهانخواران را بشکنید. امام می‌گوید باید یک جسارت دیگر هم داشته باشید و بگویید ما می‌توانیم چهارچوب سیاست‌های حاکم بر جهان را بشکنیم. دو؛ ما می‌توانیم – این دومی مهم است – ما می‌توانیم ایجاد داربست‌هایی بر محور کرامت انسانی. چارچوب‌های آن‌ها را بشکنید و چارچوب‌ها و داربست‌های دیگری خودتان باید ایجاد کنید. این‌ها یعنی شروع به تمدن‌سازی اسلامی در جهان.

می‌گوید اگر می‌خواهید از افول ذلت به صعود عزت برسید اگر می‌خواهید یک دنیای آباد مرفه شرافتمندانه و توأم با شوکت داشته باشید باید مبارزه را ادامه بدهید آن هم با این اهداف بلند و از پایگاه مسجد و معنویت.

والسلام علیکم



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha